عبید زاکانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 79

1. ما سریر سلطنت در بینوائی یافتیم

2. لذت رندی ز ترک پارسائی یافتیم

3. سالها در یوزه کردیم از در صاحبدلان

4. مایهٔ این پادشاهی زان گدائی یافتیم

5. همت ما از سر صورت پرستی در گذشت

6. لاجرم در ملک معنی پادشائی یافتیم

7. پرتو شمع تجلی بر دل ما شعله زد

8. این همه نور و ضیا زان روشنائی یافتیم

9. صحبت میخوارگان از خاطر ما محو کرد

10. آن کدورتها که از زهد ریائی یافتیم

11. پیش از این در سر غرور سرفرازی داشتیم

12. ترک سر کردیم و زان زحمت رهائی یافتیم

13. گرچه آسیب فلک بشکست ما را چون عبید

14. از درونهای بزرگان مومیائی یافتیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عدالت کن که در عدل آنچه یک ساعت به دست آید
* میسر نیست در هفتاد سال اهل عبادت را
شعر کامل
صائب تبریزی
* از ما گله بی ثمری کس نشنیده است
* هر چند که چون بید سراپای زبانیم
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتا کجاست خوشتر گفتم که قصر قیصر
* گفتا چه دیدی آن جا گفتم که صد کرامت
شعر کامل
مولوی