غزل شمارهٔ 103
1. از جام عشق بین همه باغ و بهار مست
2. دوران دهر عاشق و لیل و نهار مست
3. ناهید در هبوط و قمر در شرف خراب
4. خورشید در طلوع و فلک ذرهوار مست
5. مجنون و عشق خسته و ایوب و صبر زار
6. توفان و نوح بیدل و منصور و دار مست
7. چندین پیاده بنگر و چندین سوار بین
8. گاهی پیاده بیدل و گاهی سوار مست
9. معشوق پردگی و خر پردهدار و باز
10. هم پردگی و پرده و هم پردهدار مست
11. آخر ز بهر کیست، نگویی، بدین صفت؟
12. چندین هزار بیدل و چندین هزار مست
13. هشیار بود تا به کنون اوحدی ولی
14. آمد زمان آن که شود هوشیار مست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده