اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 12

1. چون ندیدم خبری زین دل رنجور ترا

2. در سپردم به خدا، ای ز خدا دور، ترا

3. شاد نابوده ز وصل تو من و نابوده

4. توجفا کرده و من داشته معذور ترا

5. صورت پاک ترا از نظر پاک مپوش

6. که به جز دیدهٔ پاکان ندهد نور ترا

7. گر ز دیدار تو آگاه شوند اهل بهشت

8. سر مویی نفروشند به صد حور ترا

9. ای که رنجی نکشیدی و ندیدی ستمی

10. چه غم از حال ستم‌دیدهٔ رنجور ترا؟

11. تو که چون من ننشستی به غمی روز دراز

12. سخت کوتاه نماید شب دیجور ترا

13. اوحدی را ز نظر دور مدار، ای دل و جان

14. که دلارام ترا دارد و منظور ترا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر رهگذرت بسته‌ام از دیده دو صد جوی
* تا بو که تو چون سرو خرامان به درآیی
شعر کامل
حافظ
* برادران و بزرگان نصیحتم مکنید
* که اختیار من از دست رفت و تیر از شست
شعر کامل
سعدی
* بدان را نوازش کن ای نیکمرد
* که سگ پاس دارد چو نان تو خورد
شعر کامل
سعدی