اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 147

1. دلم بر آتش هجران کباب کرد و برفت

2. تنم به درد جدایی خراب کرد و برفت

3. مرا به وصل خود آهسته وعده‌ای می‌داد

4. ولی چه سود؟ که ناگه شتاب کرد و برفت

5. بتی که دامن وصلش به چنگم آمده بود

6. ز هجر نالهٔ من چون رباب کرد و برفت

7. دو چشم او چه خطاها که داشت اندر سر!

8. چو دید قامتش آنرا صواب کرد و برفت

9. در آرزوی نگاری گداختم چو نبات

10. که شکرش نمکم بر کباب کرد و برفت

11. در آب و آتشم از هجر آنکه بی‌رخ خویش

12. دلم پر آتش و چشمم پر آب کرد و برفت

13. چو اوحدی ز رخش بوسه خواستم بی‌زر

14. لبش مرا به خموشی به خواب کرد و برفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
* باشد که بازبینیم دیدار آشنا را
شعر کامل
حافظ
* در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد
* مجال طعنه بدبین و بدپسند مباد
شعر کامل
حافظ
* از اتفاق چه خوشتر بود میان دو دوست
* درون پیرهنی چون دو مغز یک بادام
شعر کامل
سعدی