اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 213

1. زلف را تاب دام و خم برزد

2. همه کار مرا بهم برزد

3. دفتر دوستان خود می‌خواند

4. به سر نام من قلم برزد

5. صورت ماه را رقم بستر

6. آنکه این چهره را رقم برزد

7. آتشی کندرین دل از غم اوست

8. به سر شعلهای غم برزد

9. گلبن وصل او به طالع من

10. سر به سر غنچهٔ ستم برزد

11. شد ز چشم ترم به خشم، چو دید

12. لب خشک مرا، که نم برزد

13. آه کردم ز درد عشقش و گفت:

14. اوحدی را ببین، که دم برزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم
* نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم
شعر کامل
سعدی
* مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت
* گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان
شعر کامل
حافظ
* کله ترگ و شمشیر جام منست
* به بازو خم خام دام منست
شعر کامل
فردوسی