اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 225

1. پرسش خسته‌ای روا باشد

2. که درین درد بی‌دوا باشد

3. بنماید ترا، چنانکه تویی

4. اگر آیینه را صفا باشد

5. بی‌قفا روی نیست در خارج

6. وندر آیینه بی‌قفا باشد

7. اندر آیینه هیچ ننماید

8. که نه آیین شهر ما باشد

9. در صفا نیست صورت دوری

10. دوری از ظلمت هوا باشد

11. این جدایی ز کندی روشست

12. روش عارفان جدا باشد

13. از ختایی خطت اگر دویی است

14. این دوبینی ازین خطا باشد

15. نشود اوحدی ز مهرش دور

16. تا ازو ذره‌ای بجا باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتمش زلف به خون که شکستی گفتا
* حافظ این قصه دراز است به قرآن که مپرس
شعر کامل
حافظ
* اینقدر کز تو دلی چند بود شاد، بس است
* زندگانی به مراد همه کس نتوان کرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* تسلی دل خود می‌دهم به ملک محبت
* گهی به دانهٔ اشکی، گهی به شعله آهی
شعر کامل
فروغی بسطامی