اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 251

1. موسم گل دو سه روزست ،به سر خواهد شد

2. می درآید، که گل زرد به در خواهد شد

3. چون فلک روی زمین از سمن و سوسن و گل

4. همه پر زهره و برجیس و قمر خواهد شد

5. غنچه چون با لب خشک آمده بود از اول

6. غالب آنست که با دیدهٔ‌تر خواهد شد

7. غصه چون دست برآرد تو به می دست گرای

8. که چو سرمست شوی غصه به سر خواهد شد

9. دیگر از بهر جهان حال دگر گونه مکن

10. که جهان دیگر و این حال دگر خواهد شد

11. مدعی، تا دل ما عشق نورزد پس ازین

12. گو: مده پند که این رنج بتر خواهد شد

13. تیر عشق از چپ و از راست روانست هنوز

14. گو: بنه تن به هلاک، آنکه سپر خواهد شد

15. اوحدی، نام طلب کن تو، که این قالب و قلب

16. وقت آنست که بی‌عین و اثر خواهد شد

17. رندی و عاشقی، از خلق چه پوشانی حال؟

18. که جهان را هم ازین حال خبر خواهد شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بلبل نطقش به ناز غنچهٔ لب کرد باز
* گشت ز مل عارضش همچون گل کام‌کار
شعر کامل
خاقانی
* به اندک فرصتی تاک از درختان گشت رعناتر
* نگردد زیردست آن کس که از اهل کرم باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* چو بخشایش پاک یزدان بود
* دم آتش و آب یکسان بود
شعر کامل
فردوسی