اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 267

1. گر به کام دل رسید از یار خود یاری چه شد؟

2. ور به وصلش شادمان گردید غم‌خواری چه شد؟

3. عاشقی گر کامیاب آمد ز معشوقی چه گشت؟

4. بیدلی گر بوسه‌ای بستد ز دلداری چه شد؟

5. خار غم چون در دل من می‌خلید از دیر باز

6. این زمانم گر برون آمد گل از خاری چه شد؟

7. عمر خود در کار او کردم به امید دمی

8. گر پس از عمری میسر شد مرا کاری چه شد؟

9. ای رقیب، از عشق او تا کی شوی مانع مرا؟

10. بار او من می‌برم بر دل، ترا باری چه شد؟

11. تشنه‌ام، گر خوردم اندر منزلی آبی چه بود؟

12. کافرم، گر بستم اندر عشق زناری چه شد؟

13. اوحدی گر ماجرای عشق گوید عیب نیست

14. بلبلی گر ناله کرد از طرف گلزاری چه شد؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نرگس بیمار تو گشته پرستار من
* تا چه کند این طبیب با دل بیمار من
شعر کامل
فروغی بسطامی
* تا نشوی تشنه به تدبیر باش
* سوخته خرمن چو تباشیر باش
شعر کامل
نظامی
* هر چه نه پیوند یار بود بریدیم
* وان چه نه پیمان دوست بود شکستیم
شعر کامل
سعدی