اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 289

1. دشمنان گویی دگر در کار ما کوشیده‌اند

2. کان پری رخ را چنین از چشم ما پوشیده‌اند

3. زاهدان از چشم تو ما را ملامت می‌کنند

4. جرعه‌ای در کار ایشان کن، که بس خوشیده‌اند

5. نیک خواها، عاشقان را وصف مستوری مکن

6. کین حریفان پند نیکوه خواه ننیوشیده‌اند

7. نیست ما را هیچ عیب از عشق بازی، کندرین

8. ما همی کوشیم و پیش از ما همی کوشیده‌اند

9. رند را با زاهد خشک ار نمی‌آید چه شد؟

10. این جماعت خود نگویی: کی به هم جوشیده‌اند؟

11. اهل تقوی را زدرد ما نخواهد شد خبر

12. کین چنین دردی که ما داریم کم نوشیده‌اند

13. اوحدی، از جور آن مهربانت ناله چیست؟

14. مهربانان زخمها خوردند و نخروشیده‌اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا در مجلس خوبان سماع انس کی باشد
* که چون سروی برقص آید مرا از رقص وا دارد
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* اگر چون نیشکر سنگین دلان پامال سازندت
* تو از هر بند انگشتی سر تنگ شکر وا کن
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن چه هر شب بگذرد از چرخ فریاد منست
* و آن چه آن مه را به خاطر نگذرد یاد منست
شعر کامل
محتشم کاشانی