اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 304

1. در آن شمایل موزون چو دل نگاه کند

2. هزار نامه به نقش هوس سیاه کند

3. ز حسرت رسن زلف و چاه غبغب او

4. نه طرفه گر دل من رغبت گناه کند

5. به هجراو دل من غیر ازین نمی‌داند

6. که روز و شب بنشیند، فغان و آه کند

7. برفت و در پی او آن چنان گریسته‌ام

8. کز آب دیدهٔ من کاروان شناه کند

9. دلم کجا طمع وصل او کند؟ هیهات!

10. مگر ز دور به خاک درش نگاه کند

11. اگر ز طلعت او مشتری خبر یابد

12. کجا ملازمت آفتاب و ماه کند؟

13. ز فخر سر به فلک برکشد ستاره صفت

14. چو اوحدی ز سر زلف او پناه کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عیب نبود گر ترنج از دست نشناسم که نیست
* در همه مصرم کسی چون یوسف کنعان عزیز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* اول دفتر به نام ایزد دانا
* صانع پروردگار حی توانا
شعر کامل
سعدی
* از نگاهی می دهد جان چشم او عشاق را
* نرگس بیمار اینجا کار عیسی می کند
شعر کامل
صائب تبریزی