لینک اشتراک گذاری
کپی شد
اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 357

1. بریدن حیفم آید بعد از آن عهد

2. چنین رویی نشاید آن چنان عهد

3. گرفتم عهد ازین بهتر نداری

4. به زودی تازه کن باری همان عهد

5. چو گل عهد تو بس ناپایدارست

6. از آنم پیر کردی، ای جوان عهد

7. به عهدت دست میگیری، چه سودست؟

8. چو یک ساعت نمی‌پایی بر آن عهد

9. چو فرمانت روان گردید بر من

10. برون رفتی و بشکستی روان عهد

11. میان بستی به خون ریزم دگر بار

12. تو پنداری نبود اندر میان عهد

13. دریغ، ای تیر بالا، ار نبودی

14. ترا با اوحدی همچون کمان عهد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* از زلف مشکبوی تو مجلس معطرست
* گوئی که عود خام بر آتش نهاده‌ئی
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* چهره ات گل در گریبان می کند آیینه را
* طره ات سنبل به دامان می کند آیینه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* با مدعی بگوی که ما خود شکسته‌ایم
* محتاج نیست پنجه که با ما درافکنی
شعر کامل
سعدی