اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 362

1. گر آن کاری که من دانم بر آید

2. بهل تا در وفا جانم برآید

3. من آن ایام دولت را چه گویم؟

4. که گوی او به چوگانم برآید

5. کدامین مور باشم من؟ که روزی

6. سخن پیش سلیمانم برآید

7. شکار آهویی زان گونه وحشی

8. عجب کز شست و پیکانم برآید!

9. چنان گریم ز هجرانش، که کشتی

10. به آب چشم گریانم برآید

11. برآرد غنچهٔ مهر آن گیاهی

12. کز اشک همچو بارانم برآید

13. رسانم اوحدی را دل به کامی

14. لب او گر بدندانم برآید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صبا خاک وجود ما بدان عالی جناب انداز
* بود کان شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم
شعر کامل
حافظ
* ای جوان سروقد گویی ببر
* پیش از آن کز قامتت چوگان کنند
شعر کامل
حافظ
* مه روی بپوشاند خورشید خجل ماند
* گر پرتو روی افتد بر طارم افلاکت
شعر کامل
سعدی