اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 411

1. اگر نوبهاری ببینیم باز

2. که بر سبزه زاری نشینیم باز

3. به شادی بسی می‌بنوشیم خوش

4. به مستی بسی گل بچینیم باز

5. سر از پوست چون گل برون آوریم

6. که چون غنچه در پوستینیم باز

7. زمستان هجران به پایان بریم

8. بهار وصالی ببینیم باز

9. چو دیوانگان رخ به عشق آوریم

10. پری چهره‌ای بر گزینیم باز

11. بگو محتسب را که: بر نام ما

12. قلم کش، که بی‌عقل و دینیم باز

13. نبودست ما را ز عشقی گزیر

14. برین بوده‌ایم و برینیم باز

15. که آن بی‌قرین را خبر می‌برد؟

16. که با درد عشقت قرینیم باز

17. بسی آفرین بر من و اوحدی

18. که نیکو حدیث آفرینیم باز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از زبان شکوه ما عیش عالم تلخ شد
* تلخی کام شکر از تلخی بادام ماست
شعر کامل
صائب تبریزی
* به گلنار ماند همی چهر تو
* به شادی بخندد دل از مهر تو
شعر کامل
فردوسی
* ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل
* بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرق چینم
شعر کامل
حافظ