اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 680

1. زود شود باز بستهٔ تو

2. عاشق از دام جستهٔ تو

3. رونق گل می‌برد همیشه

4. عارض چون لاله دستهٔ تو

5. آن شکرینی، که وقت بوسه

6. قند بریزد ز پستهٔ تو

7. رحم، که بر هم شکست ما را

8. طرهٔ در هم شکستهٔ تو

9. وقت نیامد که باز بندی؟

10. رشتهٔ عهد گسستهٔ تو

11. عید من آن دم بود که بینم

12. ماه جمال خجستهٔ تو

13. تن به سرشک چو سیم شویم

14. زان تن چون سیم شستهٔ تو

15. اوحدی، اینجا چه گرد خیرد؟

16. زین دل در خون نشستهٔ تو

17. طاقت تیر غمش نیاورد

18. سینهٔ مجروح خستهٔ تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو حافظ در قناعت کوش و از دنیی دون بگذر
* که یک جو منت دونان دو صد من زر نمی‌ارزد
شعر کامل
حافظ
* عشق و شباب و رندی مجموعه مراد است
* چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد
شعر کامل
حافظ
* نخل ترت در پیرهن چون نیکشر شد پرشکن
* محکم مبند ای سیمتن بند قبا را بیش از این
شعر کامل
محتشم کاشانی