اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 698

1. آن گل سوریست در کلاله نهفته

2. یا به عبیرست برگ لاله نهفته

3. در دهن کوچک چو پستهٔ او بین

4. رستهٔ دندان همچو ژاله نهفته

5. از گل و شکر نواله ایست لب او

6. داعیهٔ بوسه در نواله نهفته

7. سینهٔ من هر نفس که زد به فراقش

8. در دم او شد هزار ناله نهفته

9. خط خوشش را حوالتست به خونم

10. کی شود آن خط و آن حواله نهفته؟

11. در جگر اوحدی نگر، که ببینی

12. از غم او درد چند ساله نهفته

13. دم به دم او را غزل بسوزتر آید

14. از نظرش تا شد آن غزاله نهفته


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر کسی وصف او ز من پرسد
* بیدل از بینشان چه گوید باز
شعر کامل
سعدی
* بازیچه امواج بود کشتی خالی
* دل را ز غم و درد سبکبار مدارید
شعر کامل
صائب تبریزی
* شگفتی بگیتی ز رستم بس است
* کزو داستان بر دل هرکس است
شعر کامل
فردوسی