اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 720

1. می‌نالم ازین کار به سامان نرسیده

2. وین درد جگر سوز به درمان نرسیده

3. جانا، سخنست این همه سوراخ ببینید

4. بر سینهٔ این کشتهٔ پیکان نرسیده

5. افسوس! که موری نشکستیم درین خاک

6. وین قصه به نزدیک سلیمان نرسیده

7. ای ترک پری‌چهره، چه بیداد و جفا ماند؟

8. کز کافر چشمت به مسلمان نرسیده

9. از خوان تو برخاسته یغمای طفیلی

10. زان گونه که یک لقمه به مهمان نرسیده

11. شک نیست که این چشم چو دریا نگذارد

12. در شهر یکی خانهٔ توفان نرسیده

13. زود اوحدی اندر سخن خود برساند

14. آوازهٔ این جور به سلطان نرسیده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با همه عطف دامنت آیدم از صبا عجب
* کز گذر تو خاک را مشک ختن نمی‌کند
شعر کامل
حافظ
* چون گدایی چیز دیگر نیست جز خواهندگی
* هرکه خواهد گر سلیمانست و گر قارون گداست
شعر کامل
انوری
* مبین حقیر گدایان عشق را کاین قوم
* شهان بی کمر و خسروان بی کلهند
شعر کامل
حافظ