اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 733

1. ای شهر شگرفان را غیر از تو امیری نه

2. بی‌یاد تو در عالم ذهنی و ضمیری نه

3. شهری به مراد تو گردیده مرید، آنگه

4. این جمله مریدان را جز عشق تو پیری نه

5. من نامه نبشتن را دربسته میان، لیکن

6. خود لایق این معنی در شهر دبیری نه

7. خلقی به خیال تو، مشتاق جمال تو

8. وز صورت حال تو داننده خبیری نه

9. جز روی تو در عالم من خوب نمی‌دانم

10. ای از همه خوبانت مثلی و نظیری نه

11. تا غمزهٔ شوخت را دیدم، ز دلم دایم

12. خون می‌چکد و در وی پیکانی و تیری نه

13. گشت اوحدی از مهرت خشنود به درویشی

14. وانگاه به غیر از تو رویش به امیری نه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی
* از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
شعر کامل
حافظ
* ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
* معشوق همین جاست بیایید بیایید
شعر کامل
مولوی
* مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
* زان رو سپرده‌اند به مستی زمام ما
شعر کامل
حافظ