اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 74

1. ای ز لعلت قیمت یاقوت پست

2. سنبلت را دستهٔ گل زیر دست

3. راست کرد ایزد شکار عقل را

4. از سر زلف کژت، پنجاه شست

5. سرو، با قدی که می‌بینی چنان

6. ساعتی پیش تو نتواند نشست

7. گر جمالت را بدیدی بت ز دور

8. سجده کردی پیش تو چون بت پرست

9. یک شبم پنهان پنهان آرزوست

10. کندر آیی از در من مست مست

11. درد و چشم از خواب و سر مستی فتور

12. در دو زلف از تاب و دلبندی شکست

13. یاد می‌دار این که: تا قد تو خاست

14. چند خارم در دل شوریده خست

15. بر سر من نیست یک روزت گذار

16. تا در اندازم به پایت هر چه هست

17. خاطر ما را به گفتاری بجوی

18. ای که از دامت گرفتاری نجست

19. نیست باز ار چنگل سودای تو

20. چون کبوتر مرغ دل را بازرست

21. چون کمر گردت بسی گشت اوحدی

22. لیکن از چشم تو طرفی برنبست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی تو گفتم که صبر پیشه کنم
* گفتم امّا نمی توانم کرد
شعر کامل
جامی
* پا منه از راه بیرون همچو طفل نی سوار
* گر به ظاهر در کف خواهش عنانت داده اند
شعر کامل
صائب تبریزی
* ژاله از روی لاله دور مکن
* تا نسوزد ز شعله بستان را
شعر کامل
عراقی