اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 762

1. ای برون از بلندی و پستی

2. جز تو کس را نمی‌رسد هستی

3. عقل در وادی محبت تو

4. ره غلط می‌کند ز سرمستی

5. تا سر جمله‌ها شود نامت

6. خویشتن را به جمله بر بستی

7. حلقه‌ای نیست خالی از ذکرت

8. گر چه در هیچ حلقه ننشستی

9. بودن ما جدا نبود از تو

10. با تو بودیم تا تو بودستی

11. بر سر چار سوی رغبت خویش

12. نخریدی دلی، که نشکستی

13. اوحدی، گر وصال او خواهی

14. ببر از خویشتن، که پیوستی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کی رفته‌ای زدل که تمنا کنم تو را
* کی بوده‌ای نهفته که پیدا کنم تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* نشسته‌ام به سر راه آرزو عمری
* که ابروی تو نشاند به زیر شمشیرم
شعر کامل
فروغی بسطامی
* مه روی بپوشاند خورشید خجل ماند
* گر پرتو روی افتد بر طارم افلاکت
شعر کامل
سعدی