اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 80

1. این همه پروانها، سوخته از چپ و راست

2. شمع شب ما بود، راه شبستان کجاست؟

3. شحنه اگر دوست بود، این همه بیداد چیست؟

4. وین همه آشوب چه؟ گر ملک از شهر ماست

5. چون نپسندد جفا نرگس سرمست یار؟

6. کز قبل او ستم وز طرف ما رضاست

7. دلبر اگر می‌کند گوش به فریاد ما

8. زین ستم و داوری داد نخواهیم خواست

9. مطرب مجلس بگفت از لب او نکته‌ای

10. هوش حریفان ببرد، شور ز مستان بخاست

11. جمله به یاد رخش خرقه در انداختند

12. گر چه ازان خرقها پیرهن ما قباست

13. در شب دیجور غم پرتو شمعی چنین

14. چون همه عالم گرفت؟ گرنه ز نور خداست

15. گفت: به خاک درم چون گذری سر بنه

16. من نتوانم نهاد سر، مگر آنجا که پاست

17. گر قدمی مینهد بر سر بیمار عشق

18. آن کرم و لطف را عذر چه دانیم خواست؟

19. جنس من و نقد من در سر او رفت، لیک

20. جنس ارادت فزود، نقد محبت بکاست

21. اوحدی، ار زانکه دوش از تو دلی برده‌اند

22. در پی او غم مخور، کان که ببرد آشناست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب آمد یکی پردهٔ آبنوس
* بپوشید بر چهرهٔ سندروس
شعر کامل
فردوسی
* زدوده تیغها اندر کف ایشان چو نیلوفر
* شده نیلوفر از خون بداندیشان چو آذ‌ریون
شعر کامل
امیر معزی
* ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
* خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت
شعر کامل
حافظ