اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 81

1. پیراهن ار ز یاسمن و گل کند رواست

2. آن سرو لاله چهره، که در غنچهٔ قباست

3. خلقی، چو طرف، بر کمرش بسته‌اند دل

4. وین دولت از میانه ببینیم تا کراست؟

5. کرد از هوای خویش دلم گرم ذره‌وار

6. آن آفتاب روی، که بر بام این سراست

7. بر خاک پای او چه غم؟ ار صد هزار پی

8. آب رخم بریخت، که خون منش بهاست

9. چشمش چه ساحریست؟ که شرطی ز دشمنی

10. با من رها نکرد و همان دوستی بجاست

11. با من، دلا، گر سخن آن دهان مگوی

12. من بر شنیده‌ام سخن او، دهان کجاست؟

13. در جان اوحدی اگر او ناوکی نخست

14. چندین فغان و ناله و فریادش از چه خاست؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی گاه شد بی‌گاه شد خورشید اندر چاه شد
* خیزید ای خوش طالعان وقت طلوع ماه شد
شعر کامل
مولوی
* مرا در مجلس خوبان سماع انس کی باشد
* که چون سروی برقص آید مرا از رقص وا دارد
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* مرا پیری اگر چون مرده در کافور خواباند
* زکار عشق کی دست و دل من سرد می سازد؟
شعر کامل
صائب تبریزی