اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 801

1. باز آمدی، که خونم بر خاک در بریزی

2. توفان موج خیزم زین چشم تر بریزی

3. هر ساعتی به شکلی، هر لحظه‌ای بینگی

4. دوداز دلم برآری، خون از جگر بریزی

5. گر تشنه‌ای به خونم، حاکم تویی،ولیکن

6. در پای خویش ریزش،روزی اگر بریزی

7. مانند آفتابی، کز بس شعاع خوبی

8. چون دیده بر تو دوزم، نور از نظر بریزی

9. در شهر اگر نماند شکر، چه غم؟ که روزی

10. لعل تو گر بخندد، شهری شکر بریزی

11. بالله که برنگیرم سر ز آستانهٔ تو

12. گر خنجرم چو باران بر فرق سر بریزی

13. صد نوبت اوحدی را خون ریختی و گر تو

14. آنی که می‌شناسم، بار دگر بریزی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زخم خونینم اگر به نشود به باشد
* خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم ازوست
شعر کامل
سعدی
* هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
* کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را
شعر کامل
حافظ
* مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است
* کجا همی‌روی ای دل بدین شتاب کجا
شعر کامل
حافظ