اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 83

1. مدتی شد تا دل ما صورت آن سرو راست

2. دوست میدارد، ولیکن زهرهٔ گفتن کراست؟

3. روی او در حسن چون ما هست، می‌گویم تمام

4. قد او در لطف چون سروست، بنمودیم راست

5. گر زبان در کام من شیرین شود چون نام او

6. بر زبانم رانم، سرم در معرض اندیشهاست

7. ای زبان، بگذر، که نام پاک او از بس شرف

8. در ضمیرم گر بگردد، هم نپندارم رواست

9. اوحدی گر مهر او ورزی،بنه گردن به جور

10. بیدقی را زودتر باید زدن کوشاه خواست

11. عاشق و درویشی اینجا، در دعا و صبر کوش

12. چارهٔ عاشق صبوری، کار درویشان دعاست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زان می عشق کز او پخته شود هر خامی
* گر چه ماه رمضان است بیاور جامی
شعر کامل
حافظ
* زلف تو مرا عمر دراز است ولی نیست
* در دست سر مویی از آن عمر درازم
شعر کامل
حافظ
* اشک خونین بنمودم به طبیبان گفتند
* درد عشق است و جگرسوز دوایی دارد
شعر کامل
حافظ