اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 86

1. ای نسیم صبح دم، یارم کجاست؟

2. غم ز حد بگذشت، غم‌خوارم کجاست؟

3. وقت کارست، ای نسیم، از کار او

4. گر خبر داری، بگو دارم، کجاست؟

5. خواب در چشمم نمی‌آید به شب

6. آن چراغ چشم بیدارم کجاست؟

7. بر در او از برای دیدنی

8. بارها رفتم، ولی بارم کجاست؟

9. دوست گفت: آشفته گرد و زار باش

10. دوستان آشفته و زارم، کجاست؟

11. نیستم آسوده از کارش دمی

12. یارب، آن، آسوده از کارم کجاست؟

13. تا به گوش او رسانم حال خویش

14. نالهای اوحدی‌وارم کجاست؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کمال کامرانی در محبت چیست می‌دانی
* بتی را پادشاهی دادن و خود را گدا کردن
شعر کامل
فروغی بسطامی
* جفا مکن که نماند جهان و هرچه دروست
* وفا و صحبت یاران مهربان ماند
شعر کامل
سعدی
* الا گر جفا کردی اندیشه کن
* وفا پیش گیر و کرم پیشه کن
شعر کامل
سعدی