اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 878

1. ای در دل من چو جان کجایی؟

2. وی از نظرم نهان کجایی؟

3. کردی ز برم کناره چونی؟

4. رفتی بدر از میان کجایی؟

5. پیش آمدی از زمین چه چیزی؟

6. بگذشتی از آسمان کجایی؟

7. گفتی که: من از جهان برونم

8. ای از تو پر این جهان، کجایی؟

9. در هیچ مکان نه‌ای و بی‌تو

10. نادیده کسی مکان، کجایی؟

11. آن چیز که گفتم آن نباشی

12. آن عین تو بد، تو آن کجایی؟

13. در هر چیزی نشانی از تست

14. وانگاه تو بی‌نشان کجایی؟

15. از ما تو اثر نمی‌گذاری

16. ما بر اثرت دوان، کجایی؟

17. هستیت یقین شد اوحدی را

18. ای بی‌تو یقین گمان، کجایی؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر مراد نصیحت کنان ما اینست
* که ترک دوست بگویم تصوریست محال
شعر کامل
سعدی
* دانی که در شریعت ما کیست کشتنی
* بیگانه‌ای که هیچ نگشت آشنای تو
شعر کامل
فروغی بسطامی
* ژاله و صبح بهم یافته کافور و گلاب
* زاین و آن داروی هر درد سر آمیخته‌اند
شعر کامل
خاقانی