عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 154

1. دوش دل ناگشته سیر از وصل او بیهوش گشت

2. لیک شادم کز فغان در محفلش خاموش گشت

3. مرده ام زین غم که ناگه نیش ها در وی خلد

4. دوش چون دل با خیال دوست هم آغوش گشت

5. آن که دوش و دست او سجاده و تسبیح داشت

6. جام می بر کف برون آمد، سبو بر دوش گشت

7. جان و دل دیدند هر گه با لقایش در سخن

8. این تمامی چشم گردید، او سراسر گوش گشت

9. من خدنگ ناله شب دزدیدم از لذت به دل

10. غافلان گویند عرفی از فغان خاموش گشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی محبت مگذران عمر عزیز خویش را
* در بهاران عندلیب و در خزان پروانه باش
شعر کامل
صائب تبریزی
* ضرورتست که نیک کند کسی که شناخت
* که نیکی و بدی از خلق داستان ماند
شعر کامل
سعدی
* یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
* و از لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود
شعر کامل
حافظ