عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 158

1. ای دل طمع مدار که بی غم گذارمت

2. وین هم قبول کن که به جان دوست دارمت

3. تاراج عافیت نبود کار دوستان

4. وبن هم ز دوستی است که دشمن شمارمت

5. صد ره شکسته ای دلم از جور، هیچ گاه

6. نگشوده ای نقاب که معذور دارمت

7. عرفی ز آه و ناله خموشی ، دگر بیا

8. تا زخم های سینه به ناخن به کارمت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
* ببین که در طلبت حال مردمان چون است
شعر کامل
حافظ
* اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
* من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم
شعر کامل
حافظ
* هوای دامن صحراست لیلی را مگر در سر؟
* که دل در سینه می لرزد چو برگ بید مجنون را
شعر کامل
صائب تبریزی