عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 184

1. عصمت از لعل لبت گرد هوس می گردد

2. فتنه مفروش که سیمرغ مگس می گردد

3. در بهاران همه کس همدم مرغ چمن اند

4. دل من هم نفس مرغ قفس می گردد

5. ناله ای می کشم از درد تو گاهی، لیکن

6. تا به لب می رسد، از ضعف نفس می گردد

7. بندهء عشقم و آیین دیارش، کانجا

8. در به در شعله به دنبالهٔ خس می گردد

9. از قبول است، نه از حیله، که عرفی همه شب

10. می کشد باده و همراه عسس می گردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پروانه بر آتش زند از بهرتو خود را
* ای شمع تو هم حرمت پروانه نگه دار
شعر کامل
وحشی بافقی
* عهد جوانی گذشت، در غم بود و نبود
* نوبت پیری رسید، صد غم دیگر فزود
شعر کامل
شیخ بهایی
* من آن زمان ز دل چاک چاک شستم دست
* که شانه راه در آن زلف عنبرافشان یافت
شعر کامل
صائب تبریزی