عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 202

1. دل خستگان که بستهٔ تدبیر می شوند

2. وارسته از کمند به زنجیر می شوند

3. برگی ز بوستان خرابی نچیده اند

4. جمعی که سایه گستر و تعمیر می شوند

5. این ناوک از کمان که آید که هر طرف

6. صید افکنان نشانهٔ این تیر می شوند

7. این فتنه از کجاست که مستان شیرگیر

8. گردن نهند و بستهٔ زنجیر می شوند

9. این شاهباز کیست که در صیدگاه او

10. مرغان بال بسته هواگیر می شوند

11. عرفی چه حالت است که در شهر بخت ما

12. نازاده کودکان به رحم پیر می شوند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چنین گفت بهرام نیکو سخن
* که با مردگان آشنایی مکن
شعر کامل
فردوسی
* به بدی در همه جا نام برآرم که مباد
* خون من ریزی و گویند سزاوار نبود
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* سرو می خواست به پابوس تو آید چون آب
* لیکن از جو نتوانست به یک پا بگذشت
شعر کامل
کمال خجندی