عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 217

1. آنان که غمت مایهٔ افسانه نسازند

2. با همدمی محرم و بیگانه نسازند

3. افسانه مخوانید که مستان خرد سوز

4. با مصلحت مردم فرزانه نسازند

5. زنار نمودم به همه صومعه داران

6. تا دام رهم سبحهٔ صد دانه نسازند

7. تا حشر سراسیمه به هرکوچه درآید

8. گر خاک مرا خشت حرم نسازند

9. آتش به دو عالم زده از ناز و مرا غم

10. کز حسن تو بازیچه به افسانه نسازند

11. این سیل که بینم نمی از طبع تو عرفی

12. ظلمست که از خاک تو پیمانه نسازند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* میوه نمی‌دهد به کس باغ تفرجست و بس
* جز به نظر نمی‌رسد سیب درخت قامتش
شعر کامل
سعدی
* نه توسن سپهر سراسیمه در رهت
* تا حکمتت گرفته به کف تازیانه ای
شعر کامل
عرفی شیرازی
* دور است سر آب از این بادیه هش دار
* تا غول بیابان نفریبد به سرابت
شعر کامل
حافظ