عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 282

1. به لحد چگونه زین غم، دلم آرمیده باشد

2. که لبی چنان به مرگم، چو تویی گزیده باشد

3. اثر از نمک چو یابد، دلم از شراب دایم

4. که ز جام قطرهٔ می، ز لبش چکیده باشد

5. چو رود، ملول گردم، ز برم ، کناره سوزد

6. که به شومی من آیا، سخنی شنیده باشد

7. نبرد دل غیورم، ز خدنگ یار لذت

8. به کدام دل ندانم، هوسش خلیده باشد

9. چو رسد رفیق بر من، نگرد به گریه دایم

10. که به تازگی زمانی ، به رخ تو دیده باشد

11. دهد آن کسی به عرفی، به کمند آرمیدن

12. که ز غمزهٔ تو در خون، نفسی تپیده باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زعفران رخ ما از حذر چشم بد است
* ما حریف چمن و لاله ستانیم همه
شعر کامل
مولوی
* بلبلان چمن عشق تو همچون سوسن
* همه تن جمله زبانند ولی خاموشند
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* جز روی او که در عرق شرم غوطه زد
* یک برگ گل هزار نگهبان نداشته است
شعر کامل
صائب تبریزی