عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 295

1. دوش از پیش نظر، چون غمش از دل برود

2. چه کنم آه، که یک دم ز مقابل برود

3. تا ابد ناوک کاری خورم و جان ندهم

4. دشمنی گر نکند بخت، که قاتل برود

5. چون رود غمزهٔ او تیغ زنان، از دنبال

6. نیم بسمل عجبی نیست که بسمل برود

7. به وداع که مرا می بری ای دل، بگذار

8. گر بمیرم من و جان از پی محمل برود

9. ننگ آن صید زبونم، که چو در صیدگهی

10. به غلط کشته شود، ننگ به قاتل برود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل رنجور من از سینه هر دم می رود سویی
* ز بستر می گریزد طفل بیماری که من دارم
شعر کامل
رهی معیری
* بهار خرمی در پوست دارد نخل بی برگش
* به ظاهر گر چه افسرده است در فصل خزان سودا
شعر کامل
صائب تبریزی
* لبش ندانم و خدش چگونه وصف کنم
* که این چو دانهٔ نارست و آن چو شعلهٔ نار
شعر کامل
سعدی