عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 319

1. دگر دلم ز می تازه مست می گردد

2. ر صیت مستی ام، آوازه مست می گردد

3. کلید میکده ها را به من دهید، که من

4. نه آن کنم که به اندازه مست می گردد

5. خراش نغمه دهد می، گمان مبر که دلم

6. به شامِ مشعله آوازه مست می گردد

7. چنان سرشتهٔ کیفیت ام که از نفسم

8. خمار بیخود و خمیازه مست می گردد

9. کدام قافله عزم دیار حسن نمود

10. که فتنه بر در دروازه مست می گردد

11. از آن شراب که مجنون فشاند بر لیلی

12. هنوز محمل و جمّازه مست می گردد

13. خراب زمزمهٔ تازهٔ توام عرفی

14. عقل از این نفس تازه مست می گردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب
* رجعتی می‌خواستم لیکن طلاق افتاده بود
شعر کامل
حافظ
* عاشقانت سوی تو تحفه اگر جان آرند
* به سر تو که همی زیره به کرمان آرند
شعر کامل
سنایی
* ترازو گر نداری پس تو را زو رهزند هر کس
* یکی قلبی بیاراید تو پنداری که زر دارد
شعر کامل
مولوی