عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 344

1. هر جا که مست و غمزه زن، آن عشوه آئین می رود

2. دل می چکد، جان می دهد، سر می برد، دین می رود

3. از وعده گاه وصل او، هر شام تا غم ام

4. آرام در خون می تپد، امید غمگین می رود

5. گویا ز عیش آباد وصل، آمد نسیم مژده ای

6. کز خون دل گل می دمد، وز روی غم چین می رود

7. گر یار شادی نیست دل، هر گه که نامش می برد

8. بهر چه غم را بر زبان، صد گونه نفرین می رود

9. خیزد دعایی از لبم، کز معبد ناقوسیان

10. تا خلوت حسن قبول، آشوب آمین می رود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای خوشا خلعت نوروزی بستان افروز
* جامه از اطلس زنگاری و تاج از مخمل
شعر کامل
وحشی بافقی
* منه دل بر وفای چرخ کجرو هوش اگر داری
* که دستش هر زمان چون تاک بر دوش دگر باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* غصه ام خیزد، کای دل، سخن صبر کنی
* وه چرا گویی از آن چیز که نتوانی کرد؟
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی