غزل شمارهٔ 377
1. داغ داغم کرد یأس و طالب کامم هنوز
2. دوزخی در هر بُن مو دارم و خامم هنوز
3. آبم آتش گشت و خاکم شد ز خاکستر بدل
4. اندرین ره کس نمی داند سرانجامم هنوز
5. صدهزاران شب ز آه آتشینم تیره روز
6. بخت بد بین در شکنج ظلمت شامم هنوز
7. بس که صیاد مرا هر گوشه دام و دانه ایست
8. دانه شد در صیدگاهم سبز و در دامم هنوز
9. تربتم ویران تر از کاشانه شد از بخت بد
10. می نشیند جغد غم بر گوشهٔ بامم هنوز
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده