عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 431

1. منم که بهر دل اسباب داغ می دزدم

2. نسیم گلشن غم در دماغ می دزدم

3. دمی که بر نفس اهل درد می جوشم

4. هزار شعله از دود چراغ می دزدم

5. ز بهر آن که چکانم به کام تشنه لبان

6. به آستین نمک و خون داغ می دزدم

7. دگر به وادی ایمن رسم وگر نه که من

8. ز گرد بادیه کحل سراغ می دزدم

9. نیم ز فصل خزان عرفی از چمن بی فیض

10. ترانهٔ ز نواهای زاغ می دزدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای که می خندی چو گل در بوستان بی اختیار
* از گلاب گریه بی اختیار اندیشه کن
شعر کامل
صائب تبریزی
* چگونه پیش تو ناید پری به شاگردی
* که مو به موی تو در علم غمزه استاد است
شعر کامل
فروغی بسطامی
* پای سرو از قد رعنای تو در گل می‌رفت
* خاصه آنوقت که برطرف گلستان بودی
شعر کامل
خواجوی کرمانی