غزل شمارهٔ 431
1. منم که بهر دل اسباب داغ می دزدم
2. نسیم گلشن غم در دماغ می دزدم
3. دمی که بر نفس اهل درد می جوشم
4. هزار شعله از دود چراغ می دزدم
5. ز بهر آن که چکانم به کام تشنه لبان
6. به آستین نمک و خون داغ می دزدم
7. دگر به وادی ایمن رسم وگر نه که من
8. ز گرد بادیه کحل سراغ می دزدم
9. نیم ز فصل خزان عرفی از چمن بی فیض
10. ترانهٔ ز نواهای زاغ می دزدم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده