عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 430

1. رفتیم و با غمت دل پر خون گذاشتیم

2. جان را به صیدگاه تو در خون گذاشتیم

3. رفتیم و دل رمیده و شبدیز غیر را

4. با شوق بی عنانی گلگون گذاشتیم

5. رفتیم و توبه کرده ز میٔ مراد

6. میل قدح به آن لب میگون گذاشتیم

7. رفتیم و در زمانه ز غمنامه های تو

8. نشنودهٔ غم تو به مجنون گذاشتیم

9. رفتیم و انتقام ستم های غیر را

10. با عادت طبیعت گردون گذاشتیم

11. رفتیم عرفی از چمن وصل ناامید

12. در دل هوای آن قد موزون گذاشتیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بهار عمر خواه ای دل وگرنه این چمن هر سال
* چو نسرین صد گل آرد بار و چون بلبل هزار آرد
شعر کامل
حافظ
* دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر
* کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
شعر کامل
مولوی
* سیل سرشک ما ز دلش کین به درنبرد
* در سنگ خاره قطره باران اثر نکرد
شعر کامل
حافظ