عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 436

1. منم کز بادهٔ عشرت خروشیدن نمی دانم

2. به دست من مده این می که نوشیدن نمی دانم

3. طبیبا از دوا بر قامت دیوانه خوی من

4. مبر پیراهن عصمت که پوشیندن نمی دانم

5. من آن مست می شوقم که گر صد سال شوق او

6. نماید آتش و من نیز جوشیدن نمی دانم

7. به ریش تازه گی از مرهم آسیب نمک ساید

8. نهی ز الماس و حیرت خروشیند نمی دانم

9. به صد امید با کوشیدنم در مدعا، عرفی

10. ز استغنا مدان، با قید کوشیدن نمی دانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از ترشرویی ما خاک چه پروا دارد؟
* می اگر سرکه شود تاک چه پروا دارد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* دل شکسته من آهش ار اثر دارد
* دعاکنم که خدایش شکسته‌تر دارد
شعر کامل
قاآنی
* یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
* جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست
شعر کامل
حافظ