عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 439

1. هر چه با او گویم، از مردم دگرگون بشنوم

2. باز حرفی گفته ام، امروز، تا چون بشنوم

3. واعظا درماندهٔ رسوای عشقم، دم مزن

4. گر توانم نکتهٔ زان لعل می گون بشنوم

5. تشنهٔ غم بودم اکنون شاد گردم هر کجا

6. از لب غم دیدگان دشنام پر خون بشنوم

7. کز شنفتن کرد گفتن گنگ، طرفه زیرکم

8. ور بگویم خود بر آن باشم که افزون بشنوم

9. غافلم دارد جنون از حال خود، بگشا نقاب

10. کز زبان حسن لیلی نام مجنون بشنوم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به آستان خرابات سرکشی مفروش
* که بیست حج پیاده است یک نماز اینجا
شعر کامل
صائب تبریزی
* من بر سرآنم که به زلف تو زنم دست
* تا سنبل زلف تو چه سرداشته باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* راه هفتاد و دو ملت می شود اینجا یکی
* زینهار ای طالب حق از در دل نگذری
شعر کامل
صائب تبریزی