عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 454

1. از شش جهتم شکوه زند موج خموشم

2. در زهر زنم غوطه و سرچشمهٔ نوشم

3. سر تا به قدم عیبم و از دوستی خویش

4. عیبی نشناسم کزان پرده نپوشم

5. بر خلق نخواهم که زنم ناصیهٔ خویش

6. تا جمله بدانند که من بیهده کوشم

7. تزویر خرم بهر دو عالم به وکالت

8. هر گاه که در کوی ریا زهد فروشم

9. تا فتنهٔ فردای قیامت نشناسی

10. این مغبچه امروز ببین بر سر دوشم

11. از دردکشان شو که من غمزده، عرفی

12. تا بودم از آن جمع نه غم بود نه هوشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز اول هستی آوردم قفای نیستی خوردم
* کنون امید بخشایش همی‌دارم که مسکینم
شعر کامل
سعدی
* نیست در بازار عالم خوشدلی ور زان که هست
* شیوه رندی و خوش باشی عیاران خوش است
شعر کامل
حافظ
* گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست
* همچنانش در میان جان شیرین منزلست
شعر کامل
سعدی