عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 478

1. عفوت آوردم، دل شرمنده را آتش زدم

2. خط آزادی نمودم بنده را آتش زدم

3. کاو کاو کردم، جنس بی قیمت نبود

4. شگر گفتم گوهر ارزنده را آتش زدم

5. خنده ار با گریه دیدم بر در رد و قبول

6. گریه را مقبول خواندم، خننده را آتش زدم

7. بانگ هیهاتی ز دل بر داشتم کز گرمی اش

8. مرده را بیدار کردم، زنده را آتش زدم

9. دیده از مقصود بستم، چشمهٔ لذت گشود

10. خان و مان طالع فرخنده را آتش زدم

11. دوستان را تا شدم آیینه دار از خوب و زشت

12. مو به موی عرفی شرمنده را آتش زدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ندارد حاصلی سوز محبت را نهان کردن
* که عود زیر دامن از گریبان سر برون آرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است
* به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را
شعر کامل
حافظ
* به من چندان گناه از بدگمانی می‌کند نسبت
* که منهم در گمان افتاده پندارم گنه کارم
شعر کامل
محتشم کاشانی