عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 496

1. خوش آن مستی که باشد دوست پند آموز و دشمن هم

2. ملامت ذره وار از در درون آید، از روزن هم

3. هجوم گریه لختی داد بیرون از دل گرمم

4. که جوی دیده آتش خیز شد، دریای دامن هم

5. شود گل خار ره، گر همره صدقی و گر بی او

6. قدم بر گل نهی، مرهم به بر همراه و سوزن هم

7. وفا از سنگ دل یاران نهان بایست، اما من

8. نپوشیدم که عیبم دوست می دانست و دشمن هم

9. مکن اهمال در مکتوب عرفی بردن ای قاصد

10. ولی بنشین که حسرت نامه ای انشا کنم من هم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز اوقات گرامی آنچه صرف عشق می گردد
* به دیوان قیامت در حساب زندگی باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* افتاده را دوباره فکندن کمال نیست
* آن را که خاک راه تو شد بر زمین مزن
شعر کامل
صائب تبریزی
* از تو با مصلحت خویش نمی‌پردازم
* همچو پروانه که می‌سوزم و در پروازم
شعر کامل
سعدی