غزل شمارهٔ 495
1. شهید وصلم و سیراب تر ز یاقوتم
2. ز نخل توبه تراشیده اند تابوتم
3. مراست معجزهٔ مشکل گشای و هر ساعت
4. فریب می دهد امید سحر هاروتم
5. به دست ساده دلی ده عنان کار که من
6. خراب کردهٔ تدبیر عقل فرتوتم
7. نه یوسفم ز چه محتاج یاری دلوم
8. نه یونسم ز چه در قید سینهٔ حوتم
9. چو گریه را دل پرخون شناخت دانستم
10. که می شود ز گرستن حباب یاقوتم
11. چه احتیاج به تحصیل نعمتم عرفی
12. که خون دیده دهد آب و لخت دل یاقوتم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده