عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 494

1. زاد محنتیم، آسودگی کم دیده ایم

2. آن چه از غیز زخم بیند، باز مرهم دیده ایم

3. هر که از آیینه ای بیند جمال کار خویش

4. ما فروغ کار در پیشانی غم دیده ایم

5. تا رضا در دیدهٔ ما کحل همت کرده است

6. طیلسان بخل را بر فرق حاتم دیده ایم

7. طعن بی توفیقی، ای زهاد، بر رندان بس است

8. چرب دستی های توفیق شما هم دیده ایم

9. مطلب از عشق است، برهان حکیمان کوته است

10. ای بسا بونصر و افلاتون که ملزم دیده ایم

11. دیده ام از نظم عرفی فیض اعجاز مسیح

12. طبع معنی زاش هم بر قلب مریم دیده ایم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از بید جز افتادگی و عجز مجویید
* مجنون خدا را همه دم کار سجودست
شعر کامل
صائب تبریزی
* حیله در شرع محبت بازی خود دادن است
* خون خصم خویش را پرویز نامردانه ریخت
شعر کامل
صائب تبریزی
* جز شب و روز مکرر در بساطش هیچ نیست
* عمرها زیر فلک چون خضر اگر پاید کسی
شعر کامل
صائب تبریزی