عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 503

1. هر متاع فتنه کز عشق ستمگر می خرم

2. می دهم باز و به منت بار دبگر می خرم

3. دهر مرد افکن به میدانم کند تکلیف و من

4. می دهم روز خوش و آسیب اختر می خرم

5. مُهر منمای و مجو از من که من این جنس را

6. غابیانه می فروشم در برابر می خرم

7. در محبت دل زبان را دوست دارد ور نه من

8. نیم ناز از وی به صد جان بلکه کمتر می خرم

9. مایه دار همتم گر خار ره گردد فلک

10. می فروشم پا به خار راه و شهپر می خرم

11. دل به خشم از دلبر و من گرم صلح انگیزیم

12. دم مزن ناصح که طوطی بهر شکر می خرم

13. یک نگاه و یک تبسم گر کنی سرمایه ام

14. نوش و نیش هر دو عالم را سراسر می خرم

15. روی بازار مراد امروز عرفی با من است

16. دامن تر می فروشم، دیدهٔ تر می خرم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر توشه‌مان نیکنامی بود
* روانها بران سر گرامی بود
شعر کامل
فردوسی
* هر چند که گردید چو کافور مرا موی
* دل سرد نگردید ز دنیا سرمویی
شعر کامل
صائب تبریزی
* گوش تویی دیده تویی وز همه بگزیده تویی
* یوسف دزدیده تویی بر سر بازار بیا
شعر کامل
مولوی