غزل شمارهٔ 506
1. بردیم ز کویش، دم سردی و گذشتیم
2. سودیم بر آن در، رخ زردی و گذشتیم
3. یاران بستادند که این جلوه گه کیست
4. ما سرمه گرفتیم ز گردی و گذشتیم
5. هر گه که ره ما به یکی راه رو افتاد
6. دیدیم چو خود، یکی بیهده گردی و گذشتیم
7. چون باد صبا، روی به هر سو که نهادیم
8. چیدیم غبار ره مردی و گذشتیم
9. آن در که پای دل ما داشت به زنجیر
10. گفتیم به دیوانهٔ فردی و گذشتیم
11. هر گه که گذار من و عرفی به هم افتاد
12. دادیم به هم تحفهٔ دردی و گذشتیم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده