عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 526

1. نام حسنت چون برم، بر آسمان آید گران

2. گر به گل بادی وزد بر باغبان آید گران

3. شهسوار حسن را، سر، مست باید بود، لیک

4. نی چنان مستی که در دستش عنان آید گران

5. دست بر دل مانده از درد خردمندی بسی

6. آن که بر دست و دلش رطل گران آید گران

7. بی گناهی بین که ان بدخو به قصد کشتنم

8. چون به زه بندد خدنگی بر کمان آید گران

9. گر متاع وصل شیرین را بدان نتوان خرید

10. بر دل پرویز گنج شایگان آید گران

11. ترک دلجویی کند چون منفعل گردم ز لطف

12. بر کریمان شرم روی میهمان آید گران

13. در غمی زد غوطه عرفی، کان غم لذت سرشت

14. بر دل یاران سبک، بر دشمنان آید گران


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز خون خاک دریا شد و دشت کوه
* ز بس کشته افگنده از هر گروه
شعر کامل
فردوسی
* ای که گفتی هیچ مشکل چون فراق یار نیست
* گر امید وصل باشد همچنان دشوار نیست
شعر کامل
سعدی
* به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر
* به بند و دام نگیرند مرغ دانا را
شعر کامل
حافظ