عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 531

1. هنگام و دم نزغ، خراب نقس است این

2. این حالت نزع است، دلم را هوس است این

3. می آیی و در خرمن ما می زنی آتش

4. در طعنه میندیش، که خاشاک خس است این

5. طوطی چو رود سوی شکر تلخ دهانان

6. گویند که بیداد به رنگ مگس است این

7. افغان مکن ای مرغ گرفتار، فرو میر

8. این باغ ارم نیست، درون قفس است این

9. گفتم نگهی کن، که به شکرانه دهم جان

10. رو تافت که عرفی نه چنان کار کس است این


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چشم دل باز کن که جان بینی
* آنچه نادیدنی است آن بینی
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* آن چه هر شب بگذرد از چرخ فریاد منست
* و آن چه آن مه را به خاطر نگذرد یاد منست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* بی‌دل گمان مبر که نصیحت کند قبول
* من گوش استماع ندارم لمن یقول
شعر کامل
سعدی