عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 532

1. میان دعا بر دل شب مزن

2. ز لب ناله برچین و یا رب مزن

3. مزن لاف اسلام، اگر می زنی

4. چو ملزم بر آنی به مشرب مزن

5. به جولان خود هم مزن خنده ای

6. همین گو ز بالای اشهب مزن

7. پی حسنت الوانت این مست گل

8. که در خون سرشتی به قالب مزن

9. به شمشیر ترک طلب کشته شو

10. شبیخون فرصت به مطلب مزن

11. شبیخون زند غم به عرفی، بگو

12. که بانگ هزیمت به مرکب مزن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بلعجب دردی است درد عشق جانان کاندرو
* دردم افزون می‌شود چندان که درمان می‌کنم
شعر کامل
عطار
* آن چه بر من کارها را سخت می‌سازد مدام
* بی‌ثباتی‌های صبر سست بنیاد منست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار
* کار ملک است آن که تدبیر و تامل بایدش
شعر کامل
حافظ