عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 554

1. ای نه فلک ز خوشهٔ صنع تو دانه ای

2. وز قصر کبریای تو عرش آشیانه ای

3. در تنگنای کوچهٔ شهر جلال تو

4. وسعت گه زمانه کمین کار ای

5. پروازگاه طایر صنعت کجا بود

6. جایی که دارد از دو جهان آشیانه ای

7. نه توسن سپهر سراسیمه در رهت

8. تا حکمتت گرفته به کف تازیانه ای

9. ذات تو قادرست به ایجاد هر محال

10. الا به آفریدن چون خود یگانه ای

11. عفوت ثواب دشمن و حلمت گناه دوست

12. هر گام چیده عاطفت آب و دانه ای

13. عرفی تمام معصیت اما به دست او

14. هست از عنایت تو عنان بهانه ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای ز عشقت عالمی ویران شده
* قصد این ویرانه کردی عاقبت
شعر کامل
مولوی
* من که دارم در گدایی گنج سلطانی به دست
* کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم
شعر کامل
حافظ
* چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
* سخن شناس نه‌ای جان من خطا این جاست
شعر کامل
حافظ